نوشته های خاکستری

๑۩۞۩๑ جدیدترینها فقط در این سایت ๑۩۞۩๑

نوشته های خاکستری

๑۩۞۩๑ جدیدترینها فقط در این سایت ๑۩۞۩๑

فروتنی فریاپت


اردوان (سومین پادشاه اشکانی و فرزند تیرداد یکم) پادشاه ایران از بستر بیماری برخواسته بود با تنی چند از نزدیکان ، کاخ فرمانروایی را ترک گفته و در میان مردم قدم می زد . به درمانگاه شهر که رسیدند اردوان گفت به دیدار پزشک خویش برویم و از او بخاطر آن همه زحمتی که کشیده قدردانی کنیم.
چون وارد درمانگاه شد کودکی را دید که پایش زخمی شده و  پزشک پایش را معالجه می نماید. مادر کودک که هنوز پادشاه را نشناخته بود  با ناله به پزشک می گفت خدا پای فرزند پادشاه را اینچنین نماید تا دیگر این بلا را بر سر مردم نیاورد .

  
پادشاه رو به زن کرده و گفت مگر فرزند شاه این بلا را بر سر کودکت آورده و مادر گفت آری کودکم در میانه کوچه بود که فرزند پادشاه فریاپت با اسب خویش چنین بلای را بر سر کودکم آورد . پادشاه گفت مگر فرزند شاه را می شناسی ؟ و زن گفت خیر ، همسایگان او را به من معرفی نمودند . پادشاه دستور داد فریاپت را بیاورند پزشک به زن اشاره نمود که این کسی که اینجاست همان پادشاه ایران است .
زن فکر می کرد به خاطر حرفی که زده او را به جرم گستاخی با تیغ شمشیر به دونیم می کنند . پسر شاه ایران را آوردند و پدر به او گفت چرا این گونه کردی و فرزند گفت متوجه نشدم . و کودک را اصلا ندیدم . پدر گفت از این زن و کودکش عذرخواهی کن . فرزند پادشاه روی به مادر کودک نموده عذر خواست پادشاه ایران کیسه ایی زر به مادر داده و گفت فرزندم را ببخش چون در مرام پادشاهان ایران ، زور گویی و اذیت خلق خویش نیست .
زن با دیدن این هم فروتنی پادشاه و فریاپت به گریه افتاده و می گفت مرا به خاطر گستاخی ببخشید . و پادشاه ایران اردوان در حالی که از درمانگاه بیرون می آمد می گفت : فرزند من باید نمونه نیک رفتاری باشد نمونه…
اندیشمند یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : پوزش خواستن از پس اشتباه ، زیباست حتی اگر از یک کودک باشد.
این داستان به ما می آموزد هیچ چیزی بالاتر و مهمتر از نیک رفتاری و فروتنی نیست .

ساختن روح

آلن جونز کشیش می گوید برای ساختن روح به چهار نیروی نامرئی نیاز داریم : عشق ، مرگ ،قدرت ، زمان .
عشق لازم است زیرا خدا ما را دوست دارد .
آگاهی از مرگ لازم است تا زندگی را بهتر بفهمیم .
مبارزه برای رشد لازم است ، اما نباید در دام قدرتی که در این مبارزه به دست می آید بیفتیم زیرا می دانیم که این قدرت هیچ ارزشی ندارد.
سرانجام باید بپذیریم که روح ما هر چند ابدی است اما در این لحظه گرفتار دام زمان است ، با فرصتها و محدودیتهایش .بدین ترتیب باید طوری عمل کنیم که در زمان بگنجد، کاری کنیم تا به هر لحظه ارزش بگذاریم .نباید این چهار نیرو را مشکلاتی بدانیم که باید حل کنیم ، زیرا خارج از اختیار ماست . باید آنها را بپذیریم و بگذاریم آن چه را که باید به ما بیاموزند

کوزه ترک خورده

در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دوانتهای چوبی می بست...چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.
یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.
مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است.
کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای...فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. "
مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. "
موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده...سمت خودش... گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.
مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟ "

خشم فرمانروای یزد

گویند سربازان سر دسته راهزنان را گرفته و پیش فرمانروای شهر یزد آوردند چون او را بدید بی درنگ شمشیر از نیام بیرون کشیده و سرش را از بدن جدا ساخت یکی از پیشکاران گفت گرگ در گله خویش بزرگ می شود این گرگ حتما خانواده دارد بگویید آنها را هم مجازات کنند . فرمانروا که سخت آشفته بود گفت آنها را هم از میان برخواهم داشت تا کسی هوس راهزنی به سرش نزند . همسر و کودک راهزن و همچنین برادر او را نزد فرمانروا آوردند کودک و زن می گریستند و برادر راهزن التماس می کرد و می گفت چاه کن است و گناهی مرتکب نشده اما فرمانروا در کوره خشم بود و هیچ کس در دفاع از آن نگون بختان دم بر نمی آورد . چون فرمانروا دست به شمشیر برد یکی از رایزنان پیر سالخورده گفت وقتی برادر شما محاکمه شد شما کجا بودید . فرمانروا به یاد آورد که زمانی برادر خود او را به جرم دزدی و غارت از دم تیغ گذرانده بودند. پیرمرد گفت من آن زمان همین جا بودم ، آن فرمانروا هم قصد جان نزدیکان برادر شما را داشت اما همانجا گفتم فرمانروای عادل ، بیگناهان را برای ایجاد عدل نمی کشد .
فرمانروای یزد دست از شمشیر برداشت و گفت این بیچارگان را رها کنید .
ارد بزرگ اندیشمند نام آشنای کشورمان می گوید : کین خواهی از خاندان یک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نیروی آدمهای فرهمند .

اصطلاحات و مثل های گیلکی

اصطلاحات و مثل های گیلکی – بخش 2 – ا

a per mardanie a gerieyam kudani

ا پئر مردنیه ا گریه یم کودنی

این پدر مردنی است و این گریه هم کردنی

به هر صورت انجام می شود

a pile ki adam, lâre turba mane

ا پیله کی آدم، لاره توربه مانه

آدم به این بزرگی، مانند ترب پوک، بی بو وبی خاصیت است

اشاره به بی مصرف بودن کسی دارد

eterâm bukun, eterâm bidin

اترام بوکون، اترام بیدین

احترام بگذار، احترام ببین

احترام بگذار تا احترام ببینی

arbâbe xâne âquz ziâde, tani bišmâri amâ natani usâni

ارباب خانه آغوذ زیاده، تنی بیشماری اما نتنی اوسانی

در خانه ارباب گردو فراوان است، می توانی بشماری ولی نمی توانی برداری

هر چیز برای خودش حساب کتابی دارد

arbâb xu nokara sâguze zây baxše

ارباب خو نوکره ساگوزه زای بخشه

ارباب به نوکرش توله سگ هدیه می دهد

از ارباب یا صاحب ثروت چیزی نمی ماسد

az u tuman bakan-dane

از او تومان بکندانه

از آن شلوار کنده هاست

از آن آبرو بر ها است

az u karde kârâne

از او کردکارانه

از آن سرد و گرم چشیده هاست و کار کرده هاست

az çanasi je xu kun vigire xu dahan degâne

از چنسی جه خو کون ویگیره، خو دهن دگانه

از خساست، از کون خود در می آورد و در دهان خود می گذارد

خیلی خسیس است

az hajhajiyam kirâye xâne fagire

از حج حاجی ام کرایه خانه فگیره

از پرستو هم کرایه خانه می گیرد

خیلی خسیس است

az asal širin tar taryake mufte

از عسل شیرین تر تریاک موفته

از عسل شیرین تر تریاک مفت است

مال مفت شیرین است

az qorsi hamadân qiše mane

از قرصی همدان قیشه مانه

از فرط محکمی مانند چرم همدان است

بسیار محکم و با دوام است

az gul çi bidem ta az gulâbeš bidinam

از گول چی بیدم تا از گولاب بیدینم

از گل چه خیری دیده ام تا از گلابش دیده باشم

از پدر چه خیری دیده ایم تا از فرزندش ببینیم

az lâqari ani dumâqa bigiri ani gardan orsofe

از لاغری انی گردنه بیگیری انی گردن اورسفه

از بکه لاغر مردنی است دماغش را بگیری گردنش پاره می شود

دماغش را بگیری نفسش بالا می آید- کم زور است

az lâqari mai xuške qâziâna mâne

از لاغری مائی خوشکه غازیانه مانه

از بس که لاغر است مانند ماهی دودی غزیان است

خیلی لاغر است

az vas putexulie, i man bajam ani sar fukuni , itayam bijir finive

از بس پوته خولیه، ای من بجم انی سر فوکونی، ایتایم بیجر فینیوه

صورتش از بس مهر آبله دارد، هر آینه یک من برنج هم روییش بریزی، یک دانه هم پائین نمی افتد

سابقه اش خیلی خراب است، به این راحتی پاک نمی شود

asb nihe nâl bihe

اسب نیهه نال بیهه

اسب نخریده است، نعل اسب را خریده است.

کار بیموقع کرده است

asb a guma kude, ani noqte re garde

اسبه گومه کوده، انی نوقطه ره گرده

اسب را گم کرده است، دنبال افسارش می گردد.

اصل را ول کرده به فرع چسبیده است

asbe re xâš fukune, sage re vâš

اسبه ره خاش فوکونه، سگه ره واش

برای اسب استخوان می گذارد، برای سگ علف

اشاره به این که کار را اشتباه، غلط، یا بیجا انجام دادن

asbi ki çel salgi nâl bebe, uni savare ruze qiâmate re xobe

اسبی که چل سالگی نال ببه، اونی سواری روز قیامت ر خوبه

اسبی که چهل سالگی نعل شود، سواری اش به درد روز قیامت می خورد

هر چیز به وقتش نیکوست، اشاره به کار بی موقع

age ti qulâm sarebâne, dane ki šutura koye buxusane

اگه تی غولام ساربانه، دانه کی شوتوره کویا بوخوسانه

اگر مخلصت ساربان است، می داند شتر را کجا بخواباند

نشانی به کار بلد بودن گوینده

age xai bimiri bi bahâne, buxur mâst o jukul- u hindevâne

اگه خوایی بیمیری بی بهانه، بوخور ماست و جوکول و هیندوانه

هر گاه میل داشتی بی سر و صدا بمیری، ماست و جوکول(برنج سبز تازه) و هندوانه را با هم بخور

ادامه مطلب ...

انتگرال نامعین

انتگرال نامعین

تعریف : هرگاه معادله دیفرانسیلی تابعی معلوم باشد و بخواهیم معادله اصلی تابع را معلوم کنیم این عمل را انتگرال نامعین نامیده و آن را با نماد نمایش می دهند.

بنا به تعریف نماد را انتگرال نامعین نامیده وحاصل آن را تابعی مانندF(x) + c در نظر میگیریم هر گاه داشته باشیم: با شرط: (F(x) + c)' = f(x)

انتگرال معین

بنا به تعریف نماد را انتگرال معین نامیده و حاصل آن را عددی به صورت زیر تعریف میکنیم: a<X

aوb را به ترتیب کرانهای بالا و پایین انتگرال مینامیم.

تابع انتگرال‌پذیر

اگر تابعی دارای انتگرال باشد به آن انتگرال‌پذیر گویند.

تعبیر هندسی انتگرال

از نظر هندسی انتگرال برابر است با مساحت سطح محصور زیر نمودار.


نکته! انتگرال نمودار سه بعدی(انتگرال سه گانه)معرف حجم محصور زیر نمودار است. 

انتگرال یک تابع مساحت زیر نمودار آن تابع است.

انتگرال گیری

انتگرال گیری به معنی محاسبه سطح زیر نمودار با استفاده از روشها وقوانین انتگرال گیری است.

1.f تابعی در بازه (a,b) در نظر می‌‌گیریم. 2.پاد مشتق f را پیدا می‌‌کنیم که تابعی است مانند f که و داریم: 3.قضیه اساسی حساب دیفرانسیل و انتگرال را در نظر می‌‌گیریم:

 

بنابراین مقدار انتگرال ما برابر خواهد بود.

به این نکته توجه کنید که انتگرال واقعاً پاد مشتق نیست (یک عدد است) اما قضیه اساسی به ما اجازه می‌‌دهد تا از پاد مشتق برای محاسبه مقدار انتگرال استفاده کنیم. معمولاً پیدا کردن پاد مشتق تابع f کار ساده‌ای نیست و نیاز به استفاده از تکنیکهای انتگرالگیری دارد این تکنیکها عبارت‌اند از :

  • انتگرال گیری به‌وسیله تغییر متغیر      
  • انتگرال گیری جزء به جزء :
  • انتگرال گیری با تغییر متغیر مثلثاتی
  • انتگرال گیری به‌وسیله تجزیه کسرها

روش هایی دیگر نیز وجود دارد که برای محاسبه انتگرالهای معین به کار می‌‌رود همچنین می‌‌توان بعضی از انتگرال ها با ترفند هایی حل کرد برای مثال می‌‌توانید به انتگرال گاوسی مراجعه کنید.

محاسبه سطح زیر نمودار به‌وسیله مستطیل هایی زیر نمودار. هر چه قدرعرض مستطیل ها کوچک می‌شوندمقدار دقیق تری از مقدار انتگرال بدست میآید.


انتگرال هایی معین ممکن است با استفاده از روش های انتگرال گیری عددی ،تخمین زده شوند.یکی از عمومی‌ترین روش ها ،روش مستطیلی نامیده می‌‌شود در این روش ناحیه زیر نمودار تابع به یک سری مستطیل تبدیل شده و جمع مساحت آنها نشان دهنده مقدار تقریبی انتگرال است. از دیگر روش هایی معروف برای تخمین مقدار انتگرال روش سیمپسون و روش ذوزنقه‌ای است. اگر چه روش های عددی مقدار دقیق انتگرال را به ما نمی‌دهند ولی در بعضی از مواقع که انتگرال تابعی قابل حل نیست یا حل آن مشکل است کمک زیادی به ما می‌‌کند.