احترام و ابراز ارادت پیامبران، بدان جهت نیست که براى آنان در مقابل خدا، مقام و ارزشى مستقل قائل باشیم؛ بلکه آنان مستقل از خدا هیچ ندارند و همه عظمت آنان و عشق و محبت ما به ایشان، ناشى از آن است که آنان در اوج معرفت، بندگى و عبودیت حضرت حق قرار دارند و مورد عنایت خاص پروردگار مىباشند.
تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادت و رشد یا سعادت است. (لسان العرب ،ج10،ص390)
الف : برکت در اشخاص
حضرت نوح : « قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَرکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ » (هود ،48)
حضرت عیسی : « وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ » (مریم ،31)
ب : برکت در زمان و مکان
مکه مکرمه : « إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ»(آل عمران ،96)
مسجد الاقصی : « سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله » (اسراء،1)
شب قدر : «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ » (دخان، 3)
بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنى، اصحاب پیامبر اکرم(ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم مىآوردند تا هر کسى قطرهاى از آب وضوى ایشان را به عنوان تبرّک برگیرد؛ به گونهاى که نمىگذاشتند قطرهاى از آب وضوى پیامبر(ص) بر زمین بریزد و اگر به کسى چیزى نمىرسید، از رطوبت دست دیگرى استفاده مىکرد
بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنى، اصحاب پیامبر اکرم(ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم مىآوردند تا هر کسى قطرهاى از آب وضوى ایشان را به عنوان تبرّک برگیرد؛ به گونهاى که نمىگذاشتند قطرهاى از آب وضوى پیامبر(ص) بر زمین بریزد و اگر به کسى چیزى نمىرسید، از رطوبت دست دیگرى استفاده مىکرد
بوسیدن ضریح امامان(ع) و اولیاى الهى، برخاسته از عشق و محبت نسبت به آنان است؛ همان گونه که عاشق، هر چیزى را که منتسب به معشوق است، مىبوید و مىبوسد و به سینه مىچسباند. براى زائر امام معصوم(ع)، خود سنگ و چوب ارزشى ندارد . بوسیدن ضریح و در و دیوار حرم، از آن جهت است که منسوب به محبوبش؛ یعنى، امام معصوم است. به تصریح قرآن کریم، حضرت یعقوب، لباس یوسف را بر چشم خود نهاد و بینایى خود را باز یافت: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّى أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ ؛ پس چون مژده رسان آمد، آن پیراهن را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید. گفت: آیا به شما نگفتم که بىشک من از [ عنایت ]خدا چیزهایى مىدانم که شما نمىدانید؟»( یوسف ، آیه 96)
تبرّک و استشفا به پیراهن یوسف، نمونهاى از تبرّک و استشفا به چیزى است که به شکلى منسوب به اولیاى الهى است. بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنى، اصحاب پیامبر اکرم(ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم مىآوردند تا هر کسى قطرهاى از آب وضوى ایشان را به عنوان تبرّک برگیرد؛ به گونهاى که نمىگذاشتند قطرهاى از آب وضوى پیامبر(ص) بر زمین بریزد و اگر به کسى چیزى نمىرسید، از رطوبت دست دیگرى استفاده مىکرد. (صحیح بخارى، ج 1، ص 33 و ج 7، ص 50؛ مسند احمد، ج 4، ص 329 و 330.) اگر تبرّک جستن به قطرات آب، شرک و حرام بود، وظیفه آن حضرت نهى و بازداشتن اصحاب از این عمل بود .
سیره اصحاب، تبرّک جستن به ظرف غذاى پیامبر(ص)، چاههایى که آن حضرت از آن آب نوشیدهاند و... - چه در زمان حیات ایشان و چه بعد از رحلت ایشان - بوده است . (صحیح بخارى، ج 3، ص 35؛ کتاب المغازى؛ فضائل اصحاب النبى، باب مناقب على بن ابیطالب؛ صحیح مسلم، کتاب الجهاد السیر، ح 132؛ صحیح مسلم، کتاب الحج، ح 323 و 326؛ مسند احمد، ج 5، ص 68.)