شبکه های سیما بیش از 90 فیلم سینمایی و تلویزیونی را برای
تماشای مخاطبان خود در ایام تعطیلات نوروزی تدارک دیده اند.
|
|
روابط عمومی سیما اعلام کرد ، از مجموع فیلم های آماده پخش برای نوروز 91 ، بیش از 40 درصد فیلم ها ، تولید سیما و سینمای ایران است . این فیلم ها گونه (ژانر) های حادثه ای اعم از ( حادثه ای ـ ماجراجویی ، حادثه ای ـ تاریخی ، حادثه ای ـ علمی تخیلی ، حادثه ای ـ کمدی و حادثه ای ـ رمانتیک)، کمدی (کمدی درام ، کمدی خانوادگی ، کمدی ـ جنایی ) و درام ( درام ـ رمانتیک ، درام ـ جنایی ، درام ـ رمزآمیز ، درام ـ فانتزی و درام خانوادگی ) را شامل میشود.
17 درصد از فیلم های خارجی آماده پخش را نیز محصول مشترک تشکیل می دهند .
|
همزمان با برگزاری ششمین دوره مراسم اهدای جوایز «فیلم
آسیایی» (Asian Film Awards) در هنگ کنگ ، فیلم ایرانی « جدایی نادر از
سیمین » جایزه بهترین فیلم این مراسم سالیانه را کسب کرد .
|
|
فیلم سینمایی " جدایی نادر از سیمین " ، عصر دیروز ، 29 اسفند ( 19 مارس 2012 ) ؛ 4 جایزه بهترین فیلم ، بهترین کارگردان ، بهترین فیلمنامه و بهترین تدوین را از ششمین دوره مراسم اهدای جوایز « فیلم آسیایی » به خود اختصاص داد .
" جدایی نادر از سیمین " برای دریافت جایزه بهترین فیلم این دوره از مراسم اهدای جوایز « فیلم آسیایی » با دیگر آثار برجسته آسیایی ، از جمله " کارت پستال " (Postcard) از ژاپن ؛ " گل های جنگ " (The Flowers of War) از چین ، " شمشیرهای پرنده دروازه اژدها " (The Flying Swords Of Dragon Gate) از هنگ کنگ و چین ، " جنگجویان رنگین کمان: صدیق بل» (Warriors of the Rainbow: Seediq Bale) از تایوان و «ما دو بار زندگی نمی کنیم» (You Don`t Get Life a Second Time) از هند به رقابت پرداخت.
همچنین اصغر فرهادی نیز برای ساخت فیلم سینمایی " جدایی نادر از سیمین " توانست 2 جایزه بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه این مراسم سالیانه را از آن خود کند.
هایده صفییاری نیز برای تدوین فیلم سینمایی « جدایی نادر از سیمین »، جایزه بهترین تدوین ششمین دوره این مراسم سالیانه را به خانه برد.
لیلا حاتمی نیز برای ایفای نقش در فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن شده بود، اما در این بخش دنی ییپ برای بازی در فیلم سینمایی «یک زندگی ساده» (A Simple Life) موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن این مراسم سالیانه شد.
«جدایی نادر از سیمین» چندی پیش توانست با شکست رقیبانی از جمله « سرسخت » (Bullhead) به کارگردانی ماسکل آر از بلژیک ؛ « پاورقی » (Footnote) به کارگردانی ژوزف سدار از رژیم صهیونیستی ؛ «در تاریکی» (In Darkness) به کارگردانی آگنیشکا هولاند از لهستان ؛ «آقای لاژار» (Monsieur Lazhar) به کارگردانس فیلیپ فالاردو از کانادا ، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان هشتاد و چهارمین دوره مراسم آکادمی اسکار را به خود اختصاص دهد . |
من توقعم این است که مردم ما کتابخوانى را جدى بگیرند .
البته جمعى از مردم جدى مىگیرند؛ اما همه این طور نیستند. من مىخواهم
خواهشى از مردم بکنم و آن این است: کسانى که وقتهاى ضایع شونده اى دارند ؛
مثلا به اتوبوس یا تاکسى سوار مىشوند ، یا سوار وسیله نقلیه خودشان
هستند و دیگرى ماشین را مى راند ، یا در جاهایى مثل مطب پزشک در حال
انتظار به سر مى برند و به هر حال اوقاتى را در حال انتظار به بى کارى
مى گذرانند ، در تمام این ساعت ها ، کتاب بخوانند .
|
|
خاطره ای از مقام معظم رهبری درباره اهمیت کتابخوانی در سایت " خامنه ای دات آی آر " منتشر شده که خواندنی است:
من توقعم این است که مردم ما کتاب خوانى را جدى بگیرند . البته جمعى از مردم جدى مى گیرند ؛ اما همه این طور نیستند . من مىخواهم خواهشى از مردم بکنم و آن این است : کسانى که وقت هاى ضایع شوندهاى دارند ؛ مثلا به اتوبوس یا تاکسى سوار مى شوند ، یا سوار وسیله نقلیه خودشان هستند و دیگرى ماشین را مى راند ، یا در جاهایى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مى برند و به هر حال ، اوقاتى را در حال انتظار به بى کارى مى گذرانند ، در تمام این ساعت ها ، کتاب بخوانند . کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند ، کتاب را باز کنند و بخوانند . وقتى هم به مقصد رسیدند ، نشانه اى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصت هاى بعدى ، آن را باز کنند و از همان جا بخوانند .
بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم ! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزى براى انجام کارى از مشهد به تهران آمده بودم . بنا به دلایلى نمى خواهم اسم کتاب را بگویم . وضعیت و فضاى اتوبوس هاى آن روزگار براى ما خیلى آزاردهنده بود و نمى توانستیم تحمل کنیم . دلم مىخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتى ، بهترین کار بود . ساعتى را که به این حالت مى گذراندم ، احساس نمىکردم ضایع مىشود . آن وقت ها تقریبا یک ساعت طول مىکشید تا آدم با اتوبوس ، از جایى به جاى دیگر مى رفت . بعضى وقت ها این جا به جایى کمتر یا بیشتر هم طول مى کشید . به هر حال چنین یک ساعت هایى را احساس نمى کردم که ضایع مىشود ؛ چون کتاب مى خواندم . |