نوشته های خاکستری

๑۩۞۩๑ جدیدترینها فقط در این سایت ๑۩۞۩๑

نوشته های خاکستری

๑۩۞۩๑ جدیدترینها فقط در این سایت ๑۩۞۩๑

خانه خدا از نمایی جدید!

زهرا امیر ابراهیمی و شغل جدیدش در پاریس و BBC !

زهرا امیر ابراهیمی و شغل جدیدش در پاریس و BBC !
شبکه ای که به حاشیه ها علاقه دارد یعنی بی بی سی فارسی بازیگر جنجالی سریال نرگس را استخدام کرد.

به گزارش ایران ناز به نقل از سرویس سیاسی زهرا امیرابراهیمی بازیگر سابق سریال های تلویزیونی در ایران از چندی قبل و پس از مصاحبه با شبکه بی بی سی فارسی (BBCPersian) و تکذیب حواشی پیرامون روابط خصوصی خود به استخدام این شبکه در آمده و همکاری خود را به عنوان گزارشگر با بنگاه خبرپراکنی دولت انگلیس آغاز کرده است.


بازیگر نقش زهره در سریال معروف نرگس در مصاحبه با بی بی سی فارسی علت خروج خود از ایران را واکنش های مردم به شایعات انتشار یافته در مورد خود عنوان کرده است شایعاتی که به دنبال انتشار یک کلیپ غیراخلاقی منتسب به وی فراگیر شد.


امیرابراهیمی که در پاریس اقامت دارد، ارتباط کلیپ یادشده با خود را انکار کرده و به بی بی سی گفته است: «شاید تولیدکنندگان آن از کردار خویش پشیمان شده باشند.

دستور سازمان ملل درباره نام


دستور سازمان ملل درباره نام
گفتنی‌ست، نام خلیج فارس در قطعنامه‌های سازمان ملل متحد نیز به عنوان یک نام صحیح برای آب‌های منطقه‌ای میان ایران و شبه‌جزیره عرب، به رسمیت شناخته شده است.

 

فارس:سازمان ملل متحد در سال 1994 دستورالعملی ویرایشی را به عنوان یادآوری صادر کرده که طی آن استفاده از نام صحیح "خلیج فارس"، الزامی شده است.

در این دستورالعمل ویرایشی که در تاریخ 18 اوت سال 1994 میلادی صادر شده است، آمده: "توجه کارکنان بار دیگر به دستورالعمل ویرایشی ST/CS/SFR.A/29 در خصوص استفاده از نام "خلیج فارس" جلب می‌شود. هدف از این الحاقیه این است تا نسبت به استفاده دقیق از این عبارت در مستندات، انتشارات و بیانیه‌های آماده شده از سوی دبیرخانه، دقت مبذول گردد."

این عبارت در دستورالعمل مزبور بیشتر جلب توجه می‌کند: "عبارت کامل "خلیج فارس" در تمام موارد باید به جای عبارت کوتاه‌تر "خلیج" مورد استفاده قرار گیرد. حتی در صورت تکرار عبارت نیز باید عبارت کامل درج شود."

شماره ثبت این دستورالعمل بدین شرح است: ST/CS/SFR.A/2.Add.2

گفتنی‌ست، نام خلیج فارس در قطعنامه‌های سازمان ملل متحد نیز به عنوان یک نام صحیح برای آب‌های منطقه‌ای میان ایران و شبه‌جزیره عرب، به رسمیت شناخته شده است.

نگرانی‌تان قبول؛ ولی این پیشنهاد خطرناک است!

رییس سازمان بازرسی کل کشور با بیان این که بهتر است بانک مرکزی از شوک درمانی بپرهیزد، بانک مرکزی را به افزایش هر ساله نرخ ارز به میزان شکاف میان تورم داخلی و خارجی تشویق کرده است. این توصیه برای این بوده تا با افزایش تدریجی نرخ ارز به میزان شکاف بین تورم داخلی و خارجی، افزایش یکباره نرخ ارز نداشته باشیم.

به گزارش «تابناک» نکته مهم اینجاست، با توجه به آن که ایران در رتبه سوم تورم جهانی بوده و تورم جهانی به طور متوسط 3 درصد است، افزایش نرخ ارز به میزان شکاف بین تورم داخلی با تورم خارجی، شوک عمیقی را بر بدنه اقتصاد ایران تحمیل خواهد کرد؛ بنابراین، اگر سازمان بازرسی، متوجه اثرات زیانبار شوک درمانی (شوک ویرانی) شده، نباید از چنین کاری سخن به میان آورد.

البته نکته مهم این است که افزایش نرخ ارز متناسب با شکاف موجود، شکاف را افزایش داده و اقتصاد ایران را وارد یک دور باطل می‌کند.

در اینجا سخن از آن است که اگر نخواهیم تئوری‌های اقتصادی را با توجه به شرایط موجود اقتصاد ایران ارزیابی کنیم، کاری کرده‌ایم که دقیقا ضد آنچه می‌خواستیم، شده و هزینه‌های فراوانی را در جامعه درست خواهیم کرد.

در این باره بنا بر تئوری گفته شده، کشوری که کیفیت تولیدش بالا بوده و قیمت‌‌گذار است ـ نه قیمت‌پذیر ـ در صورت گران بودن کالای خود، می‌تواند ارزش پول خویش را کاهش دهد، چرا که می‌داند این کاهش ارزش پول، سبب خواهد شد، کالای گران داخلی برای کشور خارجی ارزان تمام شده و همان میزان درآمدی را که قرار بود بگیرد، دریافت کرده و بازار فروش جهانی خویش را نیز از دست نمی‌دهد.

هم‌اکنون این پرسش مطرح است، آیا در اقتصاد ایران، کیفیت کالاهای داخلی به اندازه‌‌ای هست که بتوانیم با بی‌ارزش کردن پول، صادرات بیشتری داشته باشیم؟
اگر نیست، آیا باید نخست پول را بی‌ارزش کنیم یا آنکه که در آغاز، در بالا بردن کیفیت و بومی کردن تکنولوژی وارداتی گام برداریم؟

* افزایش نرخ ارز، تولید داخلی را ضربه‌پذیر خواهد کرد

نکته دوم آن است که 80 درصد صادرات ایران، نفت است و نفت به بهای جهانی بستگی دارد؛ بنابراین، عملا افزایش بی ارزش کردن پول داخلی، تنها برای 20 درصد کالای صادراتی باقی‌مانده موضوعیت پیدا می‌کند که آن هم گفته شد، گام نخست بالا بردن کیفیت در آنهاست.

نکته دیگر باید گفت، از آنجا که تولید داخلی به شدت به ارز وابسته است، افزایش نرخ ارز به شدت تولید داخلی را ضربه‌پذیر خواهد کرد. همچنین از آنجا که 85 درصد واردات در ایران از جنس کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای است، افزایش نرخ ارز به شدت بر تورم داخلی خواهد افزود و نتیجه آن می‌شود که با هدف کاهش شکاف تورم داخلی و خارجی، آن را افزایش خواهیم داد؛ بنابراین، با افزایش نرخ ارز، نه تنها صادرات افزایش نمی‌یابد، بلکه تولید داخلی در معرض نابودی قرار می‌گیرد و از این ناحیه، تولید کنندگان و مصرف کنندگان، بسیار متضرر خواهند شد.
ادامه مطلب ...

آب گرفتگی مترو هم سیاسی بود، هست و خواهد بود

نگاهی به تیترها و مقالات یکی، دو روز گذشته، صف‌آرایی شدید دولت و شهرداری را در برابر یکدیگر نشان می‌دهد. انگار همه منتظر بودند در تهران سیل جاری شود تا بتوانند بار دیگر از یکی از مشکلات مردم برای سرکوب دیگری بهره گیرند. البته هنوز هم شعله‌های جنگ خاموش نشده و توپخانه‌ها، همدیگر را بمباران می‌کنند؛ چنان که ایازی، سخنگوی شهرداری تهران، روز گذشته گفت: رودخانه «میانرود» بیرون از شهر تهران است و اگر شهرداری می‌خواست، می‌توانست از زیر بار مسئولیت این سیلاب، به دلیل آن که مسئولیت رودخانه‌ها با دولت است، شانه خالی کند، ولی این کار را نکرد و فارغ از اینکه مسئولیت این کار با چه دستگاهی است، رسیدگی به بحران پدید آمده را وظیفه خود دانست و اگر نبود مدیریت جهاد گونه شهرداری تهران، سیلاب اخیر پیامد نگران کننده‌ای برای شهر تهران در بر داشت. (روزنامه همشهری ـ پنجشنبه 31 فروردین 1391 ـ صفحه 3).



از سوی دیگر، دولت هم از فرصت بهره جسته و شهرداری را متهم به سوء‌مدیریت کرده است؛ چنان که محمدرضا محمودی، معاون عمرانی استانداری تهران، روز گذشته در گفت‌وگو با فارس اعلام کرد: روز پنجشنبه، شکایت استانداری از شهرداری تهران درباره سوءمدیریت و حیف و میل کردن بیت‌المال به دست دادستان می‌رسد که در این زمینه، شهرداری نیز به شکایت دولت واکنش نشان داد.
حال اگر بخواهید این بازی را دنبال کنید، به شما توصیه می‌کنم، روزنامه‌های منتسب به هر دو جریان را در این روزها بخوانید که آکنده از این خط و نشان‌هاست.


اما یکی، دو نکته مغفول دوستان این است؛ هرچند سیل تهران، آن هم هنگامی که کم کم فعالیت محفلی انتخابات ریاست جمهوری دوستان گرم شده، این فرصت را در اختیار آنان گذارد تا رقیب خود را منکوب کنند و بعد با چهره‌ای قهرمانانه در کنار رودخانه مترو عکس یادگاری بگیرند، ولی واقعیت این است که کسی به فکر حل بنیادی مشکلاتی از این دست در تهران نیست! هم‌اکنون همه می‌خواهند خود را قهرمان قایقرانی بر موج مهار سیل تهران بدانند، ولی در هیچ یک از این مصاحبه‌ها و جبهه‌گیری‌ها، سخنی از چاره‌اندیشی برای جلوگیری از بروز دوباره این رخداد به میان نمی‌آید!

نکته دوم هم این که مدت‌هاست در کشور ما، صندلی شهرداری تهران، هم خود سیاسی است و هم پلی است برای ترقی سیاسی. این است که نگاه به عملکرد شهردار هم بیش از هر چیزی سیاسی است و مقصر اصلی در این زمینه، خود شهرداران پای‌ـ تختند که مسئولیتی اجتماعی را به مقامی سیاسی تبدیل کرده اند؛ بنابراین، هنگامی که به عملکردشان نگاه سیاسی می‌شود، نباید چندان برآشفته شوند، چر که گفته‌اند: «خود کرده را تدبیر نیست»!

اینها همه در حالی است که در هر کجای دنیا، به وقت چنین رویدادی، همه دست به دست یکدیگر داده تا با چاره‌اندیشی، از بروز دوباره آن جلوگیری کنند، ولی در کشور سیاست‌زده ما، همه در کمین وقوع رخدادی هستند تا رقیب و جناح مقابل خود را زمین بزنند و بعد چهره  خادمان فداکار ملت را به خود بگیرند.

استراتژی ایران در صورت حمله نظامی چه خواهد بود ؟

استراتژی ایران در صورت حمله نظامی چه خواهد بود ؟

استراتژی ایران در 
صورت حمله نظامی چه خواهد بود ؟
تصور کنید در این میان ایران بتواند یک یا چند هواپیمای اسرائیلی را هم بزند ، آن زمان است که فاجعه رخ می دهد ، اما فاجعه محدود به همان زمان نیست ، یک سال بعد فاجعه عظیم تری رخ خواهد داد .

تابناک: گری سیک از اعضای شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری فورد، کارتر و ریگان و دستیار اصلی کاخ سفید در امور ایران در زمان انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی بود. وی که هم اکنون استاد مسائل بین المللی در دانشگاه کلمبیا است در یادداشتی که با عنوان «اگر اسرائیل ایران را بمباران کند چه می شود؟» در سایت «سی ان ان» منتشر شده است به عواقب حمله نظامی اسرائیل به ایران می پردازد.گری سیک در این یادداشت با فرض وقوع حمله اسرائیل به ایران، نخستین واکنش را تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل برای تصویب قطعنامه ای در محکومیت اسرائیل می داند و چنانچه آمریکا قطعنامه را وتو کند تردیدها در مورد همدستی آمریکا با اسرائیل از بین خواهد رفت.با این وجود، احتمالا کشورهای اروپایی از این قطعنامه حمایت خواهند کرد و این نشانه آغاز فروپاشی ائتلاف تحریم ها علیه ایران خواهد بود که شکل دادن به آن سال ها زحمت را به دنبال داشته است. چرا که هم امریکایی ها و هم اروپایی ها به طور ضمنی بر این باور بوده اند که تحریم های فلج کننده جایگزینی بوده است برای جنگ، و با وقوع جنگ این باور دیگر معتبر نخواهد بود.اما ایران چه خواهد کرد؟ گری سیک در پاسخ به این پرسش می نویسد «همه انتظار دارند که ایران پاسخ نظامی سنگینی بدهد.

ادامه مطلب ...