"پرستو صالحی" که در کارنامه هنری اش یک نقش ماندگار از خود به جا نگذاشته که در ذهن و یاد مردم جاودانه بماند و همواره در نقش های فرعی و حاشیه ای ، و رل های سوم و چهارم در مجموعه های تلویزیونی و سینما دیده شده، دانشجوی انصرافی تئاتر است.
پرستو صالحی که توان بازیگری اش در حد بازیگران حاشیه ایست، به تازگی در مصاحبه ای غیر حرفه ای و به عنوان یک فرد سینماگر صاحب سبک، صحبت هایی کرده که شاید برایتان جالب باشد . وی سینمای ایران را جای بیماران جنسی دانسته است .......
پس از انتشار اخباری مبنی بر گلایه پرستو صالحی از فساد موجود در سینمای ایران که از صفحه شخصی او در فیسبوک گرفته شده بود، این بازیگر در گفتوگویی ضمن تائید محتوای مطالب نوشته شده، در گفتوگوی تفصیلی شرایط موجود سینمای ایران را کارشناسانه !!!! تشریح کرد که در ادامه میخوانید: با دقت بخوانید که خانم صالحی از چه ادبیات و واژه هایی استفاده کرده و با این نگرش، توقع چه چیزهایی از سینمای ایران دارد.
*حق این سینمای پاک و دوست داشتنی حضور یک عده افراد فرصت طلب، فاسد و مریضهای روحی و روانی و جنسی نیست
خانم صالحی در مصاحبه اش با فارس گفته است: چیزی که نوشتهام حقیقت محض است ولی شامل همه هنرمندان ما نمیشود. دقیقا ما درباره تعداد خاصی صحبت میکنیم که متاسفانه نمیتوانیم نام آنها را ببرم. من همچنان سر حرفهایی که زدهام، هستم و اگر لازم باشد درباره آن بحث میکنم. حضور آدمهای فاسد در سینما متاسفانه مشکل بزرگی است. سینما فیالنفسه فاسد نیست و باید مانع حضور افراد فاسد در سینما بشویم. برخی با مطلبی که منتشر شد گمان کردند که من همه افراد و صنوف سینمایی را مورد خطاب قرار دادهام در حالی که این طور نیست چون هستند افراد بسیاری که اصلا در جریان این کثافتکاریهایی که اتفاق میافتد، نیستند.
*حق این سینمای پاک و دوست داشتنی حضور یک عده افراد فرصت طلب، فاسد و مریضهای روحی و روانی و جنسی نیست
خانم صالحی در مصاحبه اش با فارس گفته است: چیزی که نوشتهام حقیقت محض است ولی شامل همه هنرمندان ما نمیشود. دقیقا ما درباره تعداد خاصی صحبت میکنیم که متاسفانه نمیتوانیم نام آنها را ببرم. من همچنان سر حرفهایی که زدهام، هستم و اگر لازم باشد درباره آن بحث میکنم. حضور آدمهای فاسد در سینما متاسفانه مشکل بزرگی است. سینما فیالنفسه فاسد نیست و باید مانع حضور افراد فاسد در سینما بشویم. برخی با مطلبی که منتشر شد گمان کردند که من همه افراد و صنوف سینمایی را مورد خطاب قرار دادهام در حالی که این طور نیست چون هستند افراد بسیاری که اصلا در جریان این کثافتکاریهایی که اتفاق میافتد، نیستند.
سینما فیالنفسه و ذاتا پاک و نجیب است. خصوصا سینمای ایران و آدمهایی که در آن کار می کنند. حق این سینمای پاک و دوست داشتنی که خیلیها برای به وجودنش زحمت کشیدهاند، نیست که یک عده افراد فرصت طلب، فاسد و آدمهایی که به نظر من مریضی روحی و روانی و جنسی دارند، وارد این حیطه شوند.
جلوی ورود افراد معلومالحال به این حرفه را باید گرفت. این موضوع نه به جنسیت ربط دارد و نه به هیچ صنف و قشر دیگری. چیزی که وجود دارد این است که همه همیشه فقط بازیگران را میبینند و آن کارناوالی که در یکسری از دفاتر سینمایی قبل از پیش تولید به راه میافتد را نمیبینند. ما راجع به کار استاد بیضایی یا استاد کیمیایی حرف نمیزنیم؛ راجع به افرادی سخن میگوییم که به اشتباه وارد این عرصه شدهاند. آدمهایی که نه متخصص هستند و نه مشخص است که از کجا آمدهاند. فقط زمان پیش تولید یک کار، کارناوالی از دختران و پسران زیبا رو شروع میشود و میآیند و میروند. یکی پول برای سرمایهگذاری میآورد، دیگری صورت زیبایی دارد و برخی هم مسائل دیگری را وارد کار میکنند. روابطی که هست و مسائلی که وجود دارد و البته این ماجرا زن و مرد هم ندارد.
به گفته خانم پرستو صالحی: "هرزگی هم فقط هرزگی جسم نیست"
خیلیها روحشان را در قبال یک تصویر میفروشند. پا روی اعتقادات خود و خانوادههایشان میگذارند. نه فقط هنرپیشهها که نگاهی هم به عوامل پشت دوربین بیاندازیم. من یک بار هم در این باره با حراست صداوسیما صحبت کردم. آنقدر زومی که روی بازیگران است، منتظریم یک عکس از آنها بیرون بیاید، یک مهمانی برود، یک جشن یا عروسی برود، عروسیاش در کدام تالار بوده یا در کدام بیمارستان زایمان کرده است. کمی هم به عوامل پشت دوربین نگاه کنیم. این اتفاقات در پشت دوربین هم هست. در همه اصناف وجود دارد ولی ما فقط بازیگران را میبینیم.
درد دلی که من نوشتم راجع به کسانی بود که معلوم نیست از کجا آمدهاند و یک عدهای که اصلا شغلشان چیز دیگری بوده ولی به واسطه پول به این عرصه آمدهاند و تهیهکننده شدهاند. خود من شخصا سه تله فیلم کار کردم که متعلق به سه «بچه پولدار» بود که حتی نتوانستند کارشان را به اتمام برسانند برای اینکه فقط به واسطه پول مجوز ساخت گرفتهاند. روی سخن من هم فقط با این طیف از افراد است وگرنه سینمای ما پاک و نجیب است و برای به دست آوردن این سینما خیلیها خود را فدا کردهاند. این عده باعث میشوند که برخی دیگر از هنرمندان به خودشان اجازه بدهند که تمام بازیگران را زیر سوال ببرند. شما اگر به زندگی خصوصی هنرمندان ماندگار ما بروید، میبینید که هیچکدام از این افراد دچار چنین معضلات اخلاقی نبودهاند و نیستند. ما زنان بزرگواری در سینما داریم که قدر و منزلت این هنر را میدانند و با پاکدامنی در این عرصه فعالیت میکنند. برخی آمدهاند تا فقط ویترین باشند و از این عرصه بهره ببرند این افراد باعث شدهاند تا ذهن مردم نسبت به این هنر مخدوش شود و نتیجهاش میشود این که مردم ما کمتر به سینما بروند،کم بشنوند و به دنبال فارسیوان و زمزمه بروند.
من اصلا اهل تکذیب نیستم و صداقت چیزی از انسان کم نمیکند. ولی معمولا ما چیزی نمیگوییم برای اینکه چیزی از دست ندهیم. در این باره هم همینطور است، میترسیم کارمان را از دست بدهیم. به خاطر حرفهای امروز من هم مطمئن باشید که خیلیها با من مشکل پیدا خواهند کرد. حرف حق وقتی زده میشود از زبان هرکس بیرون میآید تلخ است.البته متاسفانه برخی نظیر آقای سلحشور هم به زنان سینمای ایران توهین کردند.
ما نمیتوانیم سینمای هالیوود را با سینمای خودمان مقایسه کنیم. در سینمای هالیوود برهنگی وجود دارد ولی ما هیچ ربطی به آنها نداریم. آنها دین و عرف خود را دارند و ما هم دین و عرف خود را داریم. وی درباره هنرپیشههای زن ایران هم میگوید که آنها عکسهای نیمه برهنه خود را در اینترنت و فیس بوک قرار میدهند، چه کسی این کار را کرده است؟ اصلا کدام بازیگر جرات میکند که این کار را بکند؟
حریم سینما پاک و مقدس است و ورود افراد بیریشه که معلوم نیست از کجا آمدهاند، کار را به جایی رسانده که امثال آقای سلحشور همه زنان سینمای ایران را مثل هم بدانند. حتی من از مردان سینمای ایران هم گلهمند هستم که بعد از چنین اتفاقی یک بیانیه در حمایت از زنان پاک سینمای ایران ارائه نکردند. وقتی ما سکوت میکنیم انگار در حال تائید یک ماجرا هستیم.
وقتی به یک دفتر سینمایی میروید و دو ساعت از نقش برای تو صحبت میکنند و وسوسهات میکنند که وای این نقش انگ توست، همه این حرفها زده میشود و بعد داستان آغاز میشود که حالا تلفنی صحبت کنیم و بیشتر با هم حرف بزنیم و ... البته این مربوط به همه آدمهای سینما نمیشود. این ماجرا درباره کسانی صدق میکند که به هدف دیگری به سینما آمدهاند.
متاسفانه عدهای با ضرب و زور پول وارد این ماجرا میشوند و عدهای هم با رابطه به این عرصه میآیند. من میگویم کاش حراست تلویزیون یا وزارت ارشاد به جای اینکه آن قدر بازیگران را کنترل کند، ورود کسانی را که به این عرصه وارد میشوند هم کنترل کند. در تلویزیون فرمهای ۱۲ صفحهای بود که از دوران کودکی تا بزرگسالی پر میکنند و بعد وارد میشوند.
چرا من بازیگر نمیتوانم جرات کنم و مثلا به عروسی دخترخالهام بروم. آن هم از ترس عکسهایی که ممکن است در اینترنت منتشر شود. همه ما زندگی خصوصی داریم ولی این مشکلات فقط گریبانگیر بازیگران است و کسی با عوامل پشت دوربین کاری ندارد. این فرم باید برای همه عوامل سینما باشد.
وقتی پشت صحنه درست باشد، جلوی دوربین هم درست میشود. اینجا مانند هالیوود نیست که ما بازیگران برویم سناریو به دست کارگردان بدهیم و بگوییم این را با حضور من بساز. اینجا هنرمندان فقط انتخاب میشوند. وقتی راس مجموعه سلامت باشد، افراد سالم و بیحاشیه را هم انتخاب میکند. کسی که در رأس کار قرار دارد، باید ابتدا کنترل شوند که مشخص بشود افراد را چگونه و با توجه به چه سابقه هنری انتخاب میکنند. مثلا کار هست که ما میرویم و میبینیم که طراح صحنه پسر خاله دوست کارگردان است و یا منشی صحنه دوست دختر پسر فلانی است، همه رابطه ها همین شکلی است.
آدم حرفهای اصلا دوست و فامیل خود را در کار جمع نمیکند. نهایتا هم اگر این اتفاق بیافتد، آنها هم افراد حرفهای هستند. مانند خانواده داوودنژاد که خانوادگی افراد حرفهای هستند و ایشان اعتقاد دارند که من باید افراد را بشناسم که از آنها بازی بگیرم.
ما باید سر چشمه را درست کنیم. در یک کار تهیهکننده، دیگری کارگردان، دیگری برنامهریز، دیگری بازیگر مشکل دارد. ولی این همه نیست.
آدمها منتظر یک اتفاق نو و جرقه هستند که یک فیلمنامه خوب به دستشان برسد و یا حضور در کار فرد شاخصی به آنها پیشنهاد شود. من فکر میکنم که این انتظار خیلی ما را هم عصبی کرده و هم افسرده. این فضای افسرده برای این است که انتظار در حال طولانی شدن است و متاسفانه آدمهای خوب چون به کارشان خیلی اهمیت میدهند کمتر کار میکنند. بهبود این ماجرا نیز باید از طرف مدیران و مسئولان صورت بگیرد که بیشتر نظارت کنند. من آن قدر دستیار کارگردان دیدهام که از نابازیگران پول گرفتهاند و نه تنها طرف را نقش اول نکردهاند، بلکه نقش هشتم شده و سر کار دعوا و کتککاری شده است. این موارد باید جلویش گرفته شود و ربطی به ماهیت سینما ندارد.
* می توانم بگویم حدود 40 درصد از افراد سینمایی غیر بازیگر گرفتار فساد هستند !
افراد فاسد باعث می شوند که آثار غیر حرفهای ساخته شود. وقتی همه عوامل غیرحرفهای هستند، آن وقت زمان کار انگار تازه کلاس آموزش است. ما باید سر کار انرژی مضاعفی بگذاریم و علاوه بر بازی حواسمان به جای دیگر هم باشد. باید هم دستیار برنامهریزباشی و هم حواست به شماره سکانس و لباس و ... باشی و تمام وظایف سایر عوامل را انجام بدهی. وقتی هم کار پخش میشود، کار قابل قبول نیست. در این مقطع هم دوباره تمام ضعفها به گردن بازیگران میافتد که خوب بازی نکردهاند. نگاه نمیکنند به تیتراژ که چه کسانی در این اثر وجود داشتهاند. یعنی فقط بازیگر در ضعف اثر دخیل بوده است؟ می دانم که همه این حرفها به ضررم تمام میشود، ولی آدم گاهی به سیم آخر میزند و این حرفها هم سیم آخر من است.