ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
سفره را جمع کردم ودر یخچال گذاشتم ولی ناگاه !! صدای دلنشینی و آهنگینی را
شنیدم.
به مادر گفتم : می شنوید؟
گفت : چی ؟
گفتم: صدای آهنگی
دلنشین می آید
مادر گفت: آنچه می شنوی ، قل قل سماور است و صدای گر گر
بخاری ، صدای باد که شیشه های پنجره را می لرزاند ، صدای خش خش کاغذی که
خواهرت روی آن می نویسد . صدای شستشوی ظرفهای من و صدای بوق و عبور ماشینها
در خیابان است .
گفتم صدای دیگر هم هست
صدای آهنگین شما که داشتید
حرف می زدید !
پدر گفت : و صدای گوش تیز کردن من که داشتم به حرف های
شما گوش می دادم !
هر سه خندیدیم .